محمدپارسا جانمحمدپارسا جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره

نفس مامان و بابا

ییلاقات پونل به روایت تصویر

محمدپارسا روز جمعه ١٠خرداد به ییلاقات پونل رفت.مسیرجنگلی بسیار زیبا و دیدنی داره.پسملی که حسابی لذت برد. هوای بسیار عالی با مناظر چشم نواز و ما دلمون نمیومد عصر اونجا رو ترک کنیم.  چند عکس زیر رو با همکاری محمدپارسا گرفتم ببینید.   ...
5 دی 1392

تکه ای از بهشت_ییلاقات ماسوله

از بس با محمدپارسا مشغولم فرصتی پیدا نمی کنم تا وقایع را در وبلاگ ثبت کنم. به همین علت پستهام با تاخیر ثبت میشه.البته سررسیدی تهیه کردم و وقایع و خاطرات را در آن ثبت می کنم تا چیزی جا نمونه.این پست هم برای آخرین روز شعبان هست.یعنی روز قبل ماه رمضان که به ییلاقات ماسوله رفتیم. در تابستان هم هوای خیلی خنکی داره،خنک که چه عرض کنم تقریباً سرد بود. حسابی به پسری لباس پوشوندم ونگران سرما خوردنش بودم که خدا رو شکر به خیر گذشت.عکس های زیرو همون روز گرفتم تا با دیدنش بازهم لذت ببریم.   ...
5 دی 1392

موزه میراث روستایی گیلان

عصر روز جمعه بود که طاقتمان طاق شد و عزم گردش کردیم . با اینکه این روزها هر روز تعطیلم ولی روز جمعه و در خانه ماندن بسیار سخت.بالاخره  راه افتادیم.برخلاف هدف، مقصد دقیقا" مشخص نبود.به سمت جاده سراوان رفتیم.همینطور که می رفتیم توجه ما به موزه روستایی جلب شد.جلوی موزه توقف کردیم.دودل بودم که برویم داخل یا نه ،چون فکر می­کردم جذابیتی نداشته باشد ،هنوز تصمیم نگرفته بودیم که زن و شوهری که از موزه بیرون آمده بودند گفتند ما داریم می رویم جای ماشین ما پارک کنید.پس قسمت شد که برویم و از موزه دیدن کنیم. وقتی وارد شدیم هرچه جلوتر می­رفتیم بیشتر خوشمان می­آمد.موزه میراث روستایی مجموعه­ای رو باز است که در 15کیلومتری رشت واقع است.خانه...
5 دی 1392

رقابت من و پسرم

مدتی میشه که محمدپارسا تصمیم گرفته وسایل خونه عوض بشه.وسایل قدیمی دور ریخته بشه و چیزهای جدید بیاد جاش.مثلاً دیروز از گلدونی که گوشه پذیرایی بود خوشش نیومد و نابودش کرد.اون هدیه دوستم بود و باهاش خاطره داشتم.روی وسایل آشپزخونه هم حساس هست و تعداد خسارات وارده یه خرده آمارش بالا رفته. من هم نا خواسته دارم باهاش همکاری می کنم آخه ادکلنی که خودم به همسرم هدیه داده بودم امروز شکوندم حیف شد هنوز پر بود. ...
1 دی 1392